رشد انسانی موضوع محور مطالعات روانشناسان رشد است.
این تغییرات در ابعاد مختلف، از زوایای زیستی، روانی، و اجتماعی، به ویژه در دوران اولین بیست سال زندگی انسان، پیشرونده و پایدار است.
این تغییرات باعث بهبود و ترتیببخشی رفتارها میشود و روانشناسان این تغییرات را "رشد" نامیده و آن را به عنوان تغییراتی کمی و کیفی، پایدار، و فراگیر در قابلیتها توسط نضج و تعامل با محیط تحت یک الگوی منسجم معرفی میکنند.
در عین حال، نمو و نضج نیز واژههایی هستند که گاهاً به جای "رشد" به کار میروند، ولی هر کدام دارای معانی مخصوص خود هستند.
به عنوان مثال، نمو به افزایش در اندازه فیزیکی اشاره دارد، در حالی که نضج به دستیابی به تواناییهای عملی مرتبط با یک الگوی خاص اشاره میکند. باید توجه داشت که نضج به صورت نسبی در هر زمان در نظر گرفته میشود و تکامل نظام عصبی و تواناییهای ذاتی موجود زنده بر آن تأثیر میگذارد، در حالی که تجربه بر آن تأثیر چندانی ندارد.
اصول رشد
اصول جهانشمول در رشد و نمو کودکان:
جهت رشد از بالا به پایین: در این اصل، سر کودک در ابتدا بیشتر از دیگر اندامها رشد میکند و کودک قبل از سایر اندامها مهارتهای حرکتی اولیه را تجربه میکند.
جهت رشد از مرکز به پیرامون: این اصل نشان میدهد که بخشهای نزدیک به مرکز بدن (مانند تنه) ابتدا رشد میکنند و سپس بخشهای دورتر از مرکز (مانند دستها و پاها). این تغییر در دوره نوجوانی به صورت معکوس اتفاق میافتد.
*توجه*
برای دریافت فصل های دیگر روی لینک زیر کلیک کنید.